بازگشت به ایدئولوژی اسلام |۲۰۳۰ راه حل زندگی نیست!
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، امضای سند ۲۰۳۰ بهعنوان یکی از اسناد غربی برای اجرایی شدن در آموزش و پرورش، از اوج انحطاط فکری امضاء کنندگان آن در داخل خبر میداد. اینکه چگونه یک جریان میتواند خود باخته باشد که تربیت فرزندان و نسل آینده کشور را تحت اختیار کشورهایی قرار بدهد که زندگی را تنها در چهار مقوله خور، خواب، خشم و شهوت خلاصه کردهاند.
در مدت اجرایی شدن پنهان سند ۲۰۳۰، آرام آرام تمام مفاهیم مرتبط با شهدا و مقاومت حذف میشد و حتی کار به حذف قرآن بهعنوان یک درس مستقل رسید و داشتند به سراغ کتابهای دینی، دفاعی و عربی میرفتند که با تدبیری هوشمندانه از سوی مؤلفان، بیشتر مطالب این کتابها حفظ شدند، هرچند که هر کدام دستخوش حذفیات هم بودند!
کتاب عربی با تغییر عنوان خود به «عربی، زبان قرآن» توانست علت آموزش این زبان مهم و بین المللی را توجیه کند. حذف کتاب دفاعی نیز بهراحتی قابل اجرا نبود، چرا که مدتها بخشی از برنامههای مدارس در آموزش کتاب دفاعی که با همکاری سازمان بسیج اجرا میشد، ممکن بود به آغاز یک موج منفی علیه دولت تدبیر و امید تبدیل شود. برای همین دولت تدبیر و امید درباره این کتاب به حذف مقولات مرتبط با شهید و شهادت اقدام کرد.
کتابهای دیگری مانند دینی به بیان همان حرفهای بهظاهر تکراری و ساده درباره ادیان پرداخت. کتابهای دیگر مانند زبان و ادبیات فارسی و ... از این حذفیات مصون نماندند و ادبیات حماسی و ادبیات شهادت از این کتب حذف شد. نمونه بارز آن حذف درس شهید محمدحسین فهمیده از این کتابها بود.
تفاوت عمده دو آموزش مبتنی بر سند غربی ۲۰۳۰ را میتوان در آنجا دید که تکاوران آمریکایی با بدنهای ورزیده و اسلحههای فوق مدرن خود، در کنار پشتیبانی که از ناوهای آمریکا و انگلیس در خلیج فارس برخوردار بودند، در مقابل فریاد «یا حسین» چهار-پنج پاسدار نیروی دریایی سپاه، نه تنها اسلحههای خود را بر زمین گذاشتند، حتی میگویند این پاسداران چند باری کف قایقها را آب کشیدند و چند بسته دستمال کاغذی برای پاک کردن اشکهای این سربازان که خود را منجی جهان معرفی میکنند، مصرف شد.
شجاعت، غیرت و حیا، مهمترین مؤلفههایی هستند که سند ۲۰۳۰، آنها را هدف گرفته است. در نتیجه افرادی که تحت برنامههای اجرایی شده از این سند تربیت میشوند، برخلاف اهدافی که این سند دنبال میکنند، کمترین توانایی مدیریت زندگی خود را نخواهند داشت؛ چرا که گاهی علم و آموزش، خود به سوختی بر روی آتش جامعه تبدیل خواهد شد و نه تنها جلوی مشکلات و مصائب را نخواهد گرفت، بلکه به بلای امروز جوامع غربی دچار خواهیم شد و آن بلا، افزایش آمار ولدحرام خواهد بود.
تعالیم، آموزهها و بهطور کلی، ایدئولوژی اسلام در زندگی، منجر به پاک ماندن جامعه میشود. خواه یا ناخواه با دنبال کردن این تعالیم و عمق بخشیدن به آن، افرادی تربیت خواهند شد که نه تنها مشکلات و مصائب زندگی غربمالیته شده را ندارند، بلکه با دنبال کردن گفتمان اصلی انقلاب، برای تحقق آن خواهند کوشید و این مهمترین مسأله در رشد و تحقق تمدن نوین اسلامی است.